خانواده و نماز
ارزش خانواده در تفکر اسلامي
خانواده در تفکر اسلامي جايگاهي بسيار رفيع دارد. اگر موضوع خانواده در اسلام را با ساير اموري که مشابه اين مقوله است مقايسه کنيم برجستگي خاصي در مسئله خانواده ملاحظه مي کنيم که بعضي از آنها مهم و بعضي مهمتر هستند. اما گاهي اموري وجود دارند که واژه اي اهم نيز براي آنها کفايت نمي کند و بايد به دنبال ادبيات ديگري براي بيان عظمت آنها بود از جمله اين موضوعات، موضوع “خانواده” است.
خانواده به چند دليل داراي اهميت است يک دليل آنکه اصولاکل وجود آدمي از درون خانواده ريشه گرفته و در آن تکوين مي يابد، به بيان ديگر، پيمانه هاي وجود آدمي در خانواده شکل مي گيرد و همه تاثيرات بيروني در محدوده اين پيمانه تحقق پيدا مي کند دليل ديگر اين است که مي بينيم آغاز خلقت انسان با خانواده شروع شده است آيا سر اين قضيه اين نيست که خانواده رکن عالم هستي است؟ آيا اين امر بدان معنا نيست که خانواده، رکن عالم هستي است و به کل هستي جهت مي دهد؟
خانواده، منظومه اي متشکل از زن و مرد و فرزندان است که سلسله روابط عميق روحي، عاطفي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ميان آنان جاري است و با هدف رفع نياز و کسب آرامش در حيطه روابط بالاو توليد و تربيت نسل، به حيات خود ادامه مي دهد.
در حقيقت خانواده مهمترين جايگاه پرورش نيروي انساني و محيطي مناسب براي رشد اعضاي خود به شمار مي رود و با رشد اعضاي خانواده است که اجتماع رشد مي کند.
خانواده آرامشگاه همسران و طبيعي ترين بستر رشد و شکوفايي و تعالي آدمي است. پس خانواده کانوني است که در آن ارزش هاي اخلاقي، باورهاي ديني و معيارهاي اجتماعي از نسلي به نسل ديگر انتقال مي يابد و زمينه رشد عاطفي و تربيت اخلاقي و اجتماعي اعضاي خانواده را فراهم مي کند. يکي از راه هاي رسيدن به استحکام خانواده در تفکر اسلامي داشتن اقتدار عاطفي و منطقي و برخورداري والدين از بصيرت و بينش اجتماعي است. آگاهي هاي مستمري که مي تواند ضامن رشد مطلوب شخصيت اجتماعي کودکان و نوجوانان شود و در اين صورت است که زمينه رشد اعتقادي و پايبند کردن آنان به ارزش هاي عبادي و انجام فريضه ها در چنين خانواه هايي به راحتي قابل طرح و اجراست در محيط خانواده اي که اعضاي آن متعبد هستند فضاي آرام حاکم بوده و اعضاي آن از اعتماد به نفس بالايي برخوردار هستند.
جمع اين گونه خانواده ها همچون ظروف مرتبط هستند که به هنگام کسر شدن يکي از آنها ديگر ظروف جاي خالي آن را پرمي کند. بدون اينکه ضرر يا وقفه اي در مجموعه ايجاد شود. خانواده در يک نگاه تحليلي مرکب از قول، فعل، صدق و صفاست.
به عبارتي والدين يا با قولشان يا با فعلشان و يا با صدقشان، فضايي را شکل مي دهند تا فرزندان را تربيت کنند.
خانواده و اصول آموزش نماز
همان طور که توضيح داده شد نهاد خانواده براي تربيت ديني فرزندان پتانسيل بسيار بالايي در خود دارد خداوند اين حيات دو نفره را به گونه اي قرار داده است که اگر قواعد و اصول مبتني بر قابليت هاي دروني آن به درستي شناخته شود و اصول تربيتي و يادگيري نيز مورد استفاده قرار گيرد اقدامات بسيار موثري را در خصوص تربيت ديني به طور عام و آموزش نماز به طور خاص مي توان به انجام رساند.
1. استفاده از انرژي مثبت درون خانواده
در درون خانواده سرمايه عاطفي و انرژي مثبت زيادي قرار داده شده است. با بهره برداري از آن خيلي از برنامه هاي تربيتي را مي توان به اجرا در آورد. اين مسئله وقتي انجام مي شود که مادر بتواند بين خود و فرزند، صميمت بسيار فراتر و ريشه دارتر از صميمت هاي توليد شده در ساير ارتباطات در زندگي به وجود آورد.
وقتي مادري در يک فضاي مديريت شده عاطفي به دختر خود يا پسر خود مي گويد: دخترم يا پسرم چند لحظه مي آيي پيش من؟ اين جمله يک فضاي رواني و عاطفي خاص در فرزند به وجود مي آورد به نحوي که آمادگي او را براي پذيرش برخي از انتظارات والدين فراهم مي نمايد.
در چنين فضاي عاطفي اگر يکي از والدين در مورد نماز يا نمازخوان ها موضوعي را و يا قصه اي را شرح مي دهد به احتمال قوي باتوجه به استماع موثر از ناحيه فرزند مواجه خواهد شد. بدون ترديد اگر فردي با علاقه به چيزي گوش بدهد و گوينده نيز محبوب او باشد کلام در او تاثير گذاشته و زمينه عمل کردن به آن نيز فراهم مي شود. پس والدين بايد اين قدرت عاطفي پنهان در خانواده را بپذيرند و به درستي از آن استفاده کنند.
2. تناسب پيام و انتظار با شرايط سني فرزند
هر گروه سني به مثابه پيمانه اي است که بيش از ظرفيت خود پذيراي محتواي اضافي نمي باشد. قبل از هرکسي خود خداوند متعال در تربيت ديني انسان ها در طول تاريخ اين موضوع را با عمل مطلق خود رعايت کرده است. فلسفه بعثت انبيا و انزال کتب به طور تدريجي ريشه در اين محدوديت ذاتي بشر دارد. مربيان و والدين بدون رعايت اين اصل نمي توانند پيام هاي خود را به کودکان و نوجوانان بقبولانند.
آموزش نماز مانند ساير مسائل تربيتي به شرط قبول متربي اثر بخش است لذا از جمله مسائل اساسي که والدين بايد از خود بپرسند و پاسخ آن را از منابع معتبر به دست آورند آن است که: “فرزند دوره ابتدايي من، داراي کدام علايق و چه توان ذهني است؟” و آيا اينکه “فرزند نوجوان من مطابق يافته هاي روانشناسي و آموزه هاي ديني، کدام ويژگي هاي را داراست؟ اينها سوالات مبنايي براي هر پدر و مادر است.
وقتي که فهميد در دوره کودکي “ديدن” بيش از “شنيدن” کار ساز است در پيام هاي مربوط به نماز نيز عمدتا از رفتار و عمل بهره مي گيرد تا حرف و گفتار.
3.رعايت استمرار و مداومت
تعليم و تربيت با اقدامات قطعي و گسسته از هم تحقق پيدا نمي کند. خداوند آدمي را طوري آفريده است که بايد اقدامات تربيتي به طور مرتب و مستمر بر او اعمال شود تا در متربي نهادينه گردد. علت تکرار انجام دستورات ديني در طول روزها و ماه ها و سال ها نيز در اين ويژگي آدمي نهفته است لذا خانواده براي تربيت ديني و تقويت روحيه نمازخواني در فرزند بايد برنامه داشته باشد و اين برنامه به طور مداوم اجرا شود. البته معناي مداومت، آن نيست که با تکرار ملال آور خواسته هاي خود، روح او را آزرده کنيم و شيريني عبادت و نماز را در کام او تلخ نماييم. خيلي از جنبه هاي مداومت مي تواند نامرئي و غير مستقيم باشد. به طور مثال هر بار سجاده نماز را جلوي ديدگان فرزند خردسال پهن مي کنيم تا او را نسبت به نماز علاقه مند کنيم. اگر اين عمل را به برنامه هر روز خود تبديل کنيم خواهيم ديد که اثر خود را خواهد داشت اصولااتصال و ارتباط با روح و روان کودک را نبايد رها کرد.
4. ارتباط خانه و مدرسه
ارتباط خانه و مدرسه از لوازم غيرقابل اغماض در تربيت ديني است. ضرورت اين ارتباط را ويژگي توحيدي تربيت به وجود مي آورد. تربيت به طور ذاتي به وحدت و يکپارچگي همه نهادهاي تربيتي و بخصوص دو نهاد خانه و مدرسه محتاج است. به همين دليل برنامه هاي آموزش نماز در خانواده بايد از طرف آموزش و پرورش حمايت شود. چگونه ممکن است يک کودک در مدرسه به طرق مختلف پيام هاي مربوط به نماز را دريافت کند ولي درخانواده چنين فضايي نباشد و او نمازخوان پرورش يابد؟
از جمله اقداماتي که در اين مورد مي توان انجام داد آن است که والدين از طريق مدرسه در جريان کامل محتواي آموزشي کتاب هاي درسي درخصوص نماز قرار گيرند و در منزل نيز در راستاي آن محتواها به تقويت رفتار فرزندان خود بپردازند.
5. رعايت اعتدال
پرهيز از افراط و تفريط قاعده اساسي زندگي است. از طريق رعايت ميانه روي به معناي واقعي کلمه مي توان بهتر به هدف رسيد. در تربيت ديني و آموزش نماز نيز از اين اصل بايد پيروي نمود. علايق گوناگون فرد مستلزم فعاليت هاي متنوع در زندگي است که هرکدام از آنها تاثير خاص در مجموعه حيات انسان به جا مي گذارد. نماز با همه قداستي که دارد نبايد وقت بازي و يا استراحت کودک و نوجوان را بگيرد. اصولانمازي که مزاحم انجام فعاليت هاي طبيعي کودک باشد، نظم تربيتي مطلوب نخواهد داشت. لذا والدين بايد با کسب آگاهي از همه جنبه هاي زندگي فرزند خود، آسان گيري و اعتدال را مراعات کنند.
6. عکس العمل هاي مناسب در قبال رفتارهاي ديني فرزند
عمل و عکس العمل مناسب باعث پيشرفت و اصلاح امور در زندگي انسان مي شود. اگر رفتاري از فرد بخصوص از جانب کودک و يا نوجوان سر بزند ولي پاسخي دريافت نکند آن رفتار منجر به آثار مطلوب نخواهد بود. رفتارهاي نامطلوب با عکس العمل درست، تعديل و اصلاح مي شود و رفتارهاي مطلوب از طريق عکس العمل هاي صحيح تقويت مي گردد. در مورد نماز نيز از همين قاعده بايد پيروي کرد.
قابل ذکر است که عکس العمل صرفا به تشويق و يا تنبيه محدود نمي شود ممکن است عکس العمل مربي يک تذکر مفيد باشد، تذکري که نه تشويق است نه تنبيه، ولي اثر مفيدي در رفتار فرد دارد به عنوان مثال وقتي که پدر يا مادري به فرزند خود که تداوم در نماز خواندن ندارد در مورد “الذين في صلاتهم ساهون” توضيح مختصري به تناسب درک او بدهد در قالب اين نوع تذکرها قرار مي گيرد.
روش هاي موثر
آنچه که در قالب اصول، توضيح داده شد بايد ها و نبايدهاي حاکم بر رفتار مربي يا متربي است که در جميع شرايط و در همه اقدامات تربيتي قابل اجراست. اکنون چند روش کاربردي که والدين مي توانند با به کارگيري آنها اثر مثبت در وجود فرزند خود به جا بگذارند توضيح داده مي شود.
1. روش الگويي
اگر در محيط خانواده فرهنگ نماز گسترش و ژرفا يابد، اگر ترنم نماز فضاي خانه را معطر کند اگر فرزندان پدر و مادر را به قصد نماز بيابند بي هيچ ترديد آنان نيز الگوي خويش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند يافت که ره آور آن پرهيز از فحشا و منکر و گريز از آلودگي و همسايگي با پاکي و تهذيب صفا و صداقت خواهد بود.
اگر اعضاي خانواده همه با يکديگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت دروني دست يابند در بيرون نيز با يکديگر همگوني و هماهنگي خواهند داشت و موجبات آرامش رواني را براي آنان در پي خواهد داشت زيرا نه در جامعه با يکديگر تضادي دارند و نه والدين با فرزندان خويش اختلاف اساسي و جدي خواهند داشت. تجارب تربيتي و مهمتر از آن دلالت هاي ديني حاکي از آن است که “فعل پدر و مادر” تاثيري فراوان در تقويت روحيه و انجام فرائض ديني از جمله نماز در فرزند به جا مي گذارد. زيرا اصولاخداوند انسان را طوري آفريده که از اسوه ها و يا نمونه هاي عيني اثر مي پذيرد.
قول والدين مکمل فعل است اما هيچ کدام جاي ديگر را نمي گيرد. منتهي هريک در موقعيت مناسب بايد به کار گرفته شود، زيرا قول گسسته از فعل، تاثيرگذار نيست.
2. فضاسازي معنوي
فرزندي که در خانواده اي لبريز از ذکر و يا در محبت خدا به دنيا مي آيد هيچ گاه نيازي ندارد که آموزش ويژه براي نماز ببيند. زيرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه مي گويند و او را به “صلوه” و “فلاح” و “خيرالعمل” دعوت مي کنند. در خانه اي که مشحون از ذکر خداست فرزند نيز با اين ذکر پرورش مي يابد و دلي که با ذکر حق تعالي ، جلايابد هرگز از منبع قدرت لايزال الهي نمي گريزد و “انس” با خدا را در “ذکر” با خدا مي يابد.
در خانه اي که با والدين به مناجات شبانه بر مي خيزند و اهل خانه همگي معتقد و مقيد به آداب ديني هستند چگونه ممکن است فرزندشان گريزان و روي گردان از خدا باشد؟
جابر بن عبدالله انصاري از رسول خدا سوال کرد: يا رسول الله! دانستيم که چگونه خود را از آتش جهنم نگه داريم؟ با انجام واجبات و پرهيز از محرمات! اما ندانستيم که فرزندان و خانواده خود را چگونه از آتش جهنم حفظ کنيم؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:
-1 اعملو الخير: خود عامل عمل خير باشيد.
-2 واذکرواهم بالله: ياد خدا را در دل هايشان زنده کنيد.
-3 و امروا هم بالمعروف: (اين گونه نباشيد که آنها را رها کنيد، بلکه با رفق و مدارا و ملايمت) آنها را به معروف هدايت و راهنمايي کنيد.
-4 و انهيهم عن المنکر: (آنها را در ميان امواج متلاطم دنيا رها نکنيد بلکه) از آنچه او به فساد و تباهي مي کشد منع و بازداريد.
وقتي فرزند براساس محبت خود به نماز ايستاد، آن وقت است که نمازش معنا پيدا مي کند چون که نماز بدون محبت، اگر در طريق وصول به معنا نباشد، سودبخش نيست.
وقتي فرزند توجه لازم را داشت، آرام، آرام به اين کار انس مي گيرد. لطف خدا را در نماز در مي يابد و پرده غفلت براي او کنار مي رود.
امام سجاد(ع) مي فرمايد: وظيفه پدر و مادر اين است که فرزندان را دلالت به خدا کنند (توجه به خدا) که اعم از نماز خواندن است . اينکه از همان سه سالگي امر به سجده کردن فرزند نمايد و سپس کلمه “لاالله الاالله” را به او بياموزد و باملايمت و آرامي او را در سن هفت سالگي آموزش نماز دهند تا او در 9 سالگي بتواند با وضو نماز بخواند.
3. پاسخ به کنجکاوي هاي کودک به عنوان يک فرصت
کنجکاوي کودک يک ويژگي طبيعي اوست که پاسخ آن ضمن ايجاد آرامش روحي و رواني کودک، فرصت مناسب در اختيار والدين قرار مي دهد تا بتوانند رفتارهاي مناسب و مطلوب در او به وجود آورند براين اساس وقتي که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادي و نماز مي پرسند فرصت مناسب براي ما به وجود آورده اند تا بتوانيم با پاسخ هاي مناسب و يا طرح سوالات موثر در او اثر تربيتي بگذاريم.
به عنوان مثال وقتي که فرزندي از پدر يا مادر خود سوال مي کند:
- اين ميوه چقدر شيرين و خوشمزه است، از کجا آمده و يا درست شده است؟
- اين ماهي چگونه در آب زندگي مي کند و نمي ميرد؟
- اين آ سمان و ستاره هاي زيبا را چه کسي آفريده است؟
و هزاران سوال ديگر، به همين شکل که همه ناشي از حس کنجکاوي کودک است. از طريق همين سوال ها با همان زبان کودکانه که مناسب دريافت اوست مي توان او را به سازنده و خالق رهنمون کرد. به او در مقابل همه اين داده ها و نعمت ها آموخت که چگونه بايد تشکر و قدرداني کرد و به نماز به عنوان يکي از شيوه هاي تشکر کردن اشاره نمود.
4. حضور در مجامع و محافل نماز
مشاهدات انسان يکي از عوامل موثر در تربيت انسان است. قرآن در آيات متعدد انسان ها را به “ديدن” و “فکر کردن” دعوت مي کند. بين “ديدن” و “باور کردن” رابطه مستقيم وجود دارد. بايد کاري کنيم که فرزند ما با صحنه هاي گوناگون اقامه نماز و آماده شدن براي اقامه نماز مواجه شود. شرکت در نمازهاي جماعت مسجد محله، شرکت در نماز جمعه و موارد مشابه به آن مي تواند در تقويت روحيه نمازگزاردن فرزندان ما موثر باشد.
5. ايجاد ارتباط بين زيبايي و نماز
انسان يک موجود زيبا دوست است و به دنبال زيبايي ها مي رود و اين ويژگي را خداوند در وجود آدمي قرار داده است بخصوص کودک و نوجوان که بيش از بزرگسالان زيبايي ها را مي بيند و دوست دارد. با ترتيب دادن يک سجاده زيبا و چادر نمازي قشنگ براي دختران، جانماز و لباس زيبا براي پسران مي توان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزوني بخشد. هرقدر والدين بتوانند زيبايي ها را با نماز خواندن پيوند بزنند، به همان اندازه موفق تر خواهند بود. باتوجه به نکات و راهکارهاي فوق در مي يابيم که هر اندازه برنامه هاي مربيان با نيازها و علايق و رغبت هاي افراد (متربي) تناسب و هماهنگي داشته باشد، رفتار و نگرش مثبت به آن برنامه ها در افراد افزايش مي يابد و هر اندازه اين اعمال و روش ها با رغبت و علاقه متربي فاصله داشته باشد و يا در تعارض باشد، نه تنها جاذبه ايجاد نکرده بلکه باعث بي علاقگي، بي رغبتي و گاه تنفر و بيزاري در آنان مي شود. در هر حال هنر مربياني که مي خواهند نياز دروني افراد را به پرستش خدا شکوفا و هدايت کنند اين است که زيباترين شکل و شيواترين آموزش ها بايد با رغبت هاي فراگيران همخواني داشته باشد تا آموزش ها “نهادينه” گردد.
برچسبها: خانواده ایرانی