مرکز تخصصی روانشناسی در شرق و شمال تهران

کلینیک تخصصی روانشناسی و مشاوره خانواده ایرانی (روان شناس کودک در تهران پارس و پاسداران )

24 نشانه خانواده خوشبخت

1 – در بین اعضای خانواده جمله " به من چه یا به تو چه " رد و بدل نمی شود، چرا كه اعضا به گفتگو و مشورت منطقی اعتقاد دارند و احساس مسئولیت می كنند.

 

2 – افراد به یكدیگر اعتماد دارند و از این اعتماد سوء استفاده نمی كنند و اعتماد را یكی از پایدارترین ویژگی ازدواج موفق و خانواده موفق می دانند.

3 – تا جایی كه امكان دارد با هم هستند و در مهمانی ها یا كارهای مربوط به خانواده تنها نمی روند. همدلی، همكاری، همفكری، هماهنگی را بقای خانواده خوشبخت می دانند.

4 – با هم اتحاد دارند و در مسائل مختلف ، با گفتگو و مشورت به تفاهم می رسند و سعی می كنند اگر سوء تفاهم به وجود آمد، آن را در درون خود بدون این كه كسی بفهمد حل كنند.

5 – به سلیقه ها و عقاید یكدیگر آگاه بوده و به آن احترام گذاشته و عمل می كنند.

6 – نسبت به هم شرم مسموم ندارند یعنی خواسته های طبیعی خودشان را بدون نگرانی یا خشونت ابراز می كنند.

7 – به حریم یكدیگر احترام گذاشته و از حدود مشخص شده خود فراتر نمی روند.

8 – نگران سلامت روحی و جسمی یكدیگر بوده و از هم مراقبت می كنند . اگر چنانچه مشكلی به وجود آید ، سعی وافر در حل مشكل را دارند.

9 – در بیشتر اوقات لحظات خوشی را كه با یكدیگر بوده اند مرور می كنند؛  دنبال خاطرات تلخ نیستند، دوست دارند همیشه در خوشی، شادی و نشاط زندگی كنند.

10 – برای  فامیل ها و همسایه های خود اهمیت قائل اند و پذیرای فامیل یكدیگر هستند.

11 – از امور مالی یكدیگر خبر دارند و چیزی را از یكدیگر پنهان نمی كنند . صرفه جویی و پس انداز كردن جزء برنامه های اقتصادی خانواده های خوشبخت است.

12 – برای رشد یكدیگر تلاش كرده و زمینه پیشرفت خانواده را فراهم می كنند.

13 – افراد به هم افقی نگاه می كنند نه عمودی . یعنی هیچ كس خود را برتر از دیگری و در مقام قدرت نمی بیند. دیكتاتوری ، زور و قدرت طلبی حاكم نیست.

14 – همه اعضا احساس برنده بودن، موفق بودن، امید داشتن می كنند و خودشان را در زندگی برنده می دانند.

15 – در كنار هم احساس امنیت و آرامش می كنند نه ترس و اضطراب یا تنش و درگیری.

16 – علاقه، عشق، محبت، صفا و  یكدلی خود را هم در رفتار و هم در گفتار به یكدیگر ابراز می كنند.

17 – از یكدیگر انتظار بیجا و توقع نامناسب ندارند.

18 – اگر مشكلی پیش بیاید به راه حل فكر می كنند و به دنبال مقصر و گناهكار نمی گردند. دست به علت یابی و ریشه یابی آن مشكل می زنند و راه حل منطقی ارائه می دهند.

19 هریك از طرفین پیوسته به فكر خوشحال نمودن و راضی نگه داشتن یكدیگر هستند .

20 – زن و شوهر به خاطر همدیگر زندگی می كنند : اول خود بعد دیگران. زندگی آنها به خاطر بچه ها یا ترس از طلاق و حرف مردم نیست.

21 – زن و مرد می توانند هر روز به دنیای اختصاصی یكدیگر نزدیكتر شوند، كار به مسائل خصوصی و زندگی دیگران ندارند.

22 – با درخواست های یكدیگر برخوردهای مثبت و منطقی دارند.

23 – زن و مرد در كنار یكدیگر هستند نه رو در رو و رقیب یكدیگر، بلكه رفیق هم هستند و واكنش منفی از خود نشان نمی دهند.

24 – خانواده های خوشبخت تلاش دارند كه بچه های خوب و خوشبختی نیز به جامعه تحویل دهند.


برچسب‌ها: خانواده ایرانی
+ نوشته شده در  سه شنبه هفتم شهریور ۱۳۹۶ساعت 12:42  توسط زیبا ایرانی  | 

نقش حجاب قرآنی در نهاد خانواده

وضع و جعل احکام دین از طرف شارع مقدس حضرت حق تبارک و تعالی منطبق با فطرت، عقل و حکمت بوده و هر کدام از آن ها از هدفمندی خاصی برای رشد و تعالی انسان برخوردار بوده اند حجاب و پوشش قرآنی یک حکم از مجموعه احکام واجب الاجراء الهی است که از اهداف، آثار، برکات و نقش آفرینی های خاصی برخوردار است و اگر حقیقت این حکم برای انسان ها روشن و آشکار گردد بعید است که فطرت های سالم و خداخواه تسلیم آن نشوند و آن را اطاعت ننمایند. قرآن کریم دین را فطری می داند یعنی دین بنیان کننده ی طبیعی ترین قوانین وجود بشری است و به عبارت دیگر دستورات اسلامی منطبق بر مسیر شکوفائی فطرت بشری است و با کمی دقت بر این دستورات و احکام فطری، اهداف، آثار و نتایج عقلانی و حکمیانه آن ها نیز آشکار می گردد. بر همین اساس حجاب و پوشش اسلامی که یکی از اوامر انسان ساز الهی و یکی از احکام حیات بخش اسلام در زندگی طیبه است و منطبق بر فطرت بشر و مبتنی بر نیازها و شرایط روانی او و زمینه ساز پویائی و کمال انسانی خواهد بود و اصولاً عمل به قوانین اسلام یک عمل اعتباری و قراردادی نیست بلکه عمل به قوانین اسلام یعنی پاسخ گوئی به نیاز فطرت است.
جنس زن از دیدگاه اسلامی دارای شخصیت شایسته و موقعیتی الهی است که می تواند مدارج کمال را طی کرده و به مراتب عالی انسانیت راه یابد. دامن زن مدرسه انسان کمال جو است و جایگاه الهی و والای این گوهر آفرینش اقتضاء دارد که در قلعه مستحکم حجاب و پوشش قرار گیرد تا ارزش های او مصون و محفوظ بمانند.

طرح یک سؤال
 

 

اگر میل به پوشیدگی و حجاب ریشه در فطرت آدمی دارد پس چرا میلیون ها انسان در سراسر جهان نیم برهنه و بی حجاب هستند؟
پاسخ به این سؤال جواب های متنوع و متعددی را می طلبد که به ترتیب به طرح آن های می پردازیم:
*ج1) میله به پوشیدگی ریشه در فطرت انسان دارد و تمایل به پوشش و حجاب کامل بازگشتی به فطرت اصیل انسانی است. قرآن کریم انسان را صاحب فطرتی می داند که نیازهای او و پاسخ گوئی به آن ها را براساس آن (فطرت) و در امر به پوشش و حجاب به عنوان یک امر و نیاز فطری و وجودی انسان آن را سبب ساز برمی شمرد.
سلامت جسمی، روحی و روانی و فکری و زمینه ساز پویائی و کمال انسانی قلمداد می کند کسانی که این فطرت الهی را در ساختار وجودی خود نادیده گرفته و به آن پشت پا زده و به انکار آن پرداخته اند به سمت برهنگی و نیمه عریانی روی آورده و انحراف آنان ربطی به واقعیت وجدان طبیعی و ساختمان فطری ایمان و اخلاق بشر ندارد.
*2) غفلت از نیازهای فطری و یا تغییر دادن نحوه پاسخگوئی به آن نیازها ناشی از ناآگاهی و دوری از آموزش ها و هدایت های الهی است که موجب گردیده ناخواسته در مسیری بر خلاف فطرت الهی خود گام بردارند.
*3) دین زدائی و تبلیغات علیه دین و ارزش های دینی که منطبق با فطرت است از یک سو و تمایلات نفسانی و شیطانی انسان و گرایش او به هوس رانی و تنوع طلبی بی حد و حصر و تلقین های رنگارنگ در قالب آموزش های اجتماعی از سوی دیگر موجب دوری انسان از فطرت و سقوط در برهنگی و عریانی و بی حجابی عصر حاضر شده است.

 

حجاب و پوشش حکم امضائی اسلام:
 

 

لباس پوشیدن و پوشش اندام، شأنی از شئون انسانی و پدیده ای است که تقریباً به اندازه طول تاریخ بشر سابقه و به قدر پهنه ی جغرافیای امروزین زمین گسترش داشته و دارد و این موضوع رابطه مستقیمی با سلامت خانواده و تحکیم و استمرار او دارد. و اما پرداختن به این موضوع مستلزم نگرشی به تاریخ مستند حجاب و پوشش در ادیان الهی است. با بررسی متون دینی اعم از تورات، انجیل و قرآن کریم و بررسی قوانین مدنی در جوامع قبل از اسلام مانند هند، یونان و ایران که تابع ادیان الهی و متون مقدس بوده اند در خواهیم یافت که حجاب و پوشش زنان و مردان یک فضیلت اخلاقی و انسانی در تمدن های بشری به حساب می آمده و مردم خود را مُقید به آن می دانسته و انحراف از آن به نوعی بداخلاقی و مقابله با ارزشهای تثبیت شده تمدن های بشری بوده که مؤاخذه و مجازات به همراه داشته است. قرآن کریم حجاب و پوشش را در خصوص اولین رسول الهی و خانواده او مطرح می سازد و حضرت آدم (ع) و همسر گرانقدر او (حضرت حوا) را دارای حجاب و پوشش مناسب دانسته که با امکانات زمانه مظاهر شرم و حیا و عفت را به خوبی پوشش داده و خود را با آن پوشش و حجاب محفوظ داشته اند. همچنین قرآن کریم در آیه 31 نور تاریخ حجاب را در جزیرة العرب قبل از تشریع حکم حجاب را مطرح ساخته که زنان عرب با استفاده از روسری بلند خود را می پوشانده اند.
(و قل للمومنات ... و لیضربن بخمر هن علی جیوبهن) (نور – 31) از این که زنان مومن به قرار دادن روسری های خود بر گریبان ها (سینه ها) امر شده اند معلوم می شود این نحوه پوشش متعارف بوده است (خُمُر) جمع خمار به معنای مقنعه است که پوششی برای سر زنان و دو طرف آن در جلوی سینه رها بوده است (مجمع البیان، ج 7 و 8، ص 217) همچنین آیه 59 سوره احزاب اشاره بر این موضوع دارد زنان در جاهلیت و صدر اسلام برای پوشاندن بدن خود از روپوش های بلند استفاده می نمودند.
اسلام عزیز با قوانین و احکام وحیانی اش به جنس زن احترام بخشید و او را به مقام واقعی اش رساند و برای حفاظت و حراست از او و ارزش های او حکم حجاب را امضاء و آن را به کمال رساند. زن مسلمان آن گاه که پیکر خویش را در حصار امین حجاب قرار می دهد ارزشمندی و جایگاه رفیع خود را می یابد و احساس می کند.

 

حجاب در قرآن کریم:
 

 

حجاب در لغت به معنای پرده، پوشش و حایل بین دو شیء است. زن محجوب، زنی است که با پوششی مناسب خود را به طور پوشانده باشد، مقصود از حجاب در این جا پوشاندن در طبق موازین شرع در برابر نامحرم است. ما در بررسی قرآنی حجاب ابتداء فلسفه حجاب، اهمیت حجاب و آثار حجاب و نقش آن در نهاد خانواده و احکام حجاب خواهیم پرداخت:

 

فلسفه حجاب:
 

 

در سوره احزاب آیه ی 59 آمده است:(یا ایها النبی قل لاَزواجک و بناتک و نساء المومنینَ یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یُوذَین)
ای پیامبر به زنان و دختران بگو که فلسفه حجاب و پوشش کامل، امنیت، مصونیت و سلامت شما از آزار و اذیت دیگران است و موجب پاکی و عفت شما می شود و ای پیامبر تو موظف به آموزش و تعلیم کیفیت و کمیّت حجاب و پوشش هستی و بایستی فرمان خدا را به آنان ابلاغ نمائی. آیات 6 سوره نور، 53 و 55 و 59 سوره احزاب بر این مفاهیم دلالت دارند.

 

اهمیت حجاب:
 

 

قرآن کریم پوشش زن را نشانه عفت و پاکدامنی او دانسته و برآن تأکید دارد.
(و القواعد من النساء الّاَتی لایرجون نکاحاً فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرّجات بزینه ...) (سوره نور – 60)
همچنین قرآن رعایت حجاب از سوی زنان و دختران را نشانه پرهیزگار و تقوا پیشگی آن ها می داند
(لا جناح علیهن فی آبائهن و لا ابنائهن و لا ... و اتقین الله ان الله کان علی کل شیء شهیدا) (احزاب – 55)
در آیه 60 سوره نور حجاب و پوشش حتی برای زنان سالخورده و بی رغبت به زناشوئی مایه ی خیر و صلاح شمرده شده است.
(والقواعد من النساء الاتی لا یرجون نکاحاً ... و ان یستعفِفن خیر لهن) (سوره نور – 60)

 

آثار حجاب:
 

 

قرآن کریم در مجموعه آیاتش پنج اثر را از آثار بارز و ظاهر رعایت حجاب از سوی زنان و دختران می داند.
رعایت عفت و حجاب، مایه ی بهره مندی زنان از آمرزش الهی می گردد.
(یا ایها النبی قل لازواجک بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلا بیبهن ... و کان الله غفوراً رحیماً) (سوره احزاب – 59)
رعایت حجاب و پوشش برای زنان و دختران حتی زنان سالمند در جهت خیر و صلاح و سلامت آن هاست.
(و القواعد من النساء الاتی لا یرجون نکاحاً ... و ان یَستعفِفن خیر لهن) (سوره نور – 60)
رعایت حجاب و پوشش مناسب، راهی برای شناخته شدن زنان آزاده و با شخصیت است.
(یا ایها النبی قل لازواجک بناتک و نساء المومنین ... ذلک ادنی ان یعرفن) (احزاب – 59)
رعایت حجاب و پوشش مناسب زنان و دختران، مایه ی حفظ طهارت و پاکی مردان و زنان است.
(و اذا سألتموهن متاعا فسئلوهُن من وراء حجاب ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن) (احزاب – 53)
رعایت حجاب و پوشش زنان مایه ی مصونیت آنان از تعرض هوسرانان و سلامت یابی آن ها می شود.
(یا ایها النبی قل لازواجک بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن ... ادنی ان یعرفن فلایوذین) (احزاب – 59)
صاحب مجمع البیان در ذیل آیه نوشته است احتمالاً مقصود از (یعرفن) شناخته شدن به عفاف و پاکی است که در نتیجه، اهل هوس مزاحم آنان نشوند و مقصود از جلابیت روسری و مقنعه بوده که سر و صورت خود را با آن می پوشاندند.

 

احکام حجاب:
 

 

در قرآن کریم پانزده حکم کلی پیرامون حجاب و پوشش و نحوه ی آن در موقعیت ها و در نزد اشخاص و حالات ارائه نموده است.
واجب نبودن حجاب برای سالخورده و ناامید از زناشوئی، در صورت اجتناب از خودآرائی و آرایش (نور – 60)
حرمت آشکار ساختن زینت ها و محلهای آن ها در بدن بر زنان و دختران (نور – 31)
واجب نبودن پوشش صورت و دستها در زنان (نور – 31)
وجوب حجاب برای همسران و دختران پیامبر (ص) به عنوان الگوی زنان دیگر (احزاب – 59)
وجوب پوشش زیورآلات و مواضع آن از سوی زنان مسلمان به هنگام رویاروئی با زنان غیر مسلمان (نور – 31)
واجب نبودن حجاب بر زنان برای شوهر، پدر، پدرشوهر، پسران و ... (نور – 31)
عدم وجوب پوشش زیورآلات و مواضع آن بر زنان مومنه هنگام رویاروئی با زنان مومنه دیگر (نور – 31)
واجب نبودن پوشش زیورآلات و مواضع آن برای زنان به هنگام برخورد با غلامان مملوک خود (نور – 31)
واجب نبودن 
پوشش زیورآلات و مواضع به هنگام مواجهه با خدمتگزاران بی رغبت به امور زناشوئی (نور – 31)
واجب نبودن پوشش زیور آلات ومواضع آن برزنان در رویاروئی با کودکان غیر ممیز (نور-31)
اولویت رعایت حجاب بر زنان و دختران پیامبر (ص) (احزاب – 59)
زنان مؤمنه موظف به پوشاندن سر و گلو و سینه خود از نگاه نامحرمان هستند (نور – 31)
زنان مؤمنه موظف به پوشاندن پاها و زینت های آن هستند (نور – 31)
زنان مؤمنه موظف به رعایت پوشش و حفظ خود از نامحرم هستند (احزاب – 53 و 54)
واجب نبودن حجاب برای زنان مومنه در مواجهه با محارم خود (پدران، پسران، پسران برادر، خواهر و زنان مومنه دیگر (احزاب – 55)

 

حجاب و پیوند با آن حیا:
 

 

برآیند تفسیری قرآن دلالت بر پیوستگی حجاب با حیا مثبت دارد. از این رو این بخش از پژوهش به مفهوم حیا و حیا در قرآن و ضرورت حیا در بانوان پرداخته شده است.

 

مفهوم حیا:
 

 

معادل فارسی حیا شرم و آزرم است علامه مجلسی درباره حقیقت حیا می نویسد حیا است که موجب گرفتگی نفس از ارتکاب کار زشت می شود و باعث خودداری نفس از انجام کاری بر خلاف آداب، از ترس سرزنش می گردد.
حیا مانع از آن می شود که انسان هر چیزی را که از قلبش می گذرد بر زبان آورد، حیا برای هر انسانی نیکوست اما در بانوان نیکوتر و زیبنده تر می باشد، لذا در روایاتی حیا به ده قسمت تقسیم شده است که نه قسمت آن، از آن زنان و یک قسمت از آن مردان شمرده شده است.

 

حیا در قرآن
 

 

(فَجاءتْهُ إحْدَا هُما تمشیَ عَلی اسْتِحْیاء قالَتْ أنَّ أبی یَدْعُوکَ) (قصص – 25)
ناگهان یکی از دو زن، به سراغ او آمد در حالی که با نهایت حیا گام برمی داشت گفت: پدرم از تو دعوت می کند...»

 

ضرورت حیا در بانوان
 

 

حیای زن همانند دژی است که زن به خودی خود در روابطش با مردان برای خویش در نظر می گیرد.
یکی از دلایل اصلی وجود حیا در انسان حفظ عفت و کنترل شهوت است. امام علی (ع) می فرماید: علت پاکدامنی حیاست.
حیا یکی از بهترین نیروهای کنترل کننده درونی است. پوشش و حیا دو مقوله ی جدایی ناپذیرند زیرا تا جلوه ای از حیا در زنی وجود نداشته باشد، پوشش را هم به طور کامل رعایت نخواهد کرد. زنان با حیا کسانی هستند که با پوشش کامل از نمایش دادن موی سر و زینت های خود شرم دارند.
*نقش حجاب و پوشش مناسب درحفظ نهاد خانواده:
زن و مرد به عنوان دو رکن خانواده، لباس هم و آبروی هم هستند و حجاب زن آسودگی فکر مرد و سلامت خانواده را به همراه دارد واین موضوع درآیات وروایات مورد تاکید قرار گرفته است.

 

1- آرامش روحی:
 

 

خانواده (زن و شوهر) در قرآن کریم آیاتی از آیات خدا و مایه آرامش روحی شمرده شده است.
چنان که خداوند فرموده است:
(وَ مِنْ آیاتِهِ أنْ خلق لکم مِنْ أنْفُسِکُمْ أزْوَاجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً أِنَّ فی ذَلکَ لَآیاتٍ لِّقَومِ یَتَفَکَّرُون) (روم – آیه 21)
و ازنشانه های او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد در این امر نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند.

 

2- زینت بخشی یکدیگر:
 

 

(هُنَّ لِباسٌ لَّکُمْ وَ أنْتُمْ لِباسٌ لَّهُنَّ) (بقره – آیه 187)
آن ها لباس شما هستند، و شما لباس آن ها؛ هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرند.
لباس وسیله پوشش و حفاظت بدن است.
و به قول علامه طباطبائی در این آیه استعاره بسی لطیف به کار برده شده است. زن برای مرد و مرد برای زن به عنوان لباس و پوشش می باشد که همدیگر را از آلودگی و فجور محافظت می کند و نیز همان طوری که لباس مایه زینت و زیبایی برای انسان است، زن و مرد نیز مایه زینت و زیبایی برای یکدیگرند.

 

3- محبوبیت و عزت بخشی:
 

نظام خانواده نظام ارزشمند و محبوبی است که در اسلام هیچ بنایی محبوب تر از او پایه ریزی نشده است.
پیامبر اسلام (ص) می فرماید: (در اسلام هیچ نهادی محبوب تر و عزیزتر از تشکیل خانواده در نظر خداوند بنا نشده است).
نظام خانواده از چنان جایگاه و مقام شایسته در اسلام برخوردار است که حتی تأثیری روی ثواب عبادت و بندگی می گذارد، تا جایی که دو رکعت نماز کسانی که تشکیل خانواده داده اند برتر از عبادت فرد مجردی است که شب و روز نماز بخواند.
امام باقر (علیه السلام) فرموده است: (دو رکعت نماز مرد متأهل افضل و بهتر از نماز مرد مجردی است که شب را به عبادت بایستد و روز را با روزه سپری کند).
این روایات و نیز روایایتی قریب به این مضمون که در متون اسلامی، وارد شده به خوبی جایگاه و ارزش والای خانواده و تشکیل آن را تعیین می کند.
*نتایج حجاب در استحکام و سلامت بخشی خانواده:
بدون شک جامعه ای از سلامت کامل برخوردار است که خانواده به عنوان جزء کوچک آن جامعه از سلامت و استحکام کامل و کافی برخوردار باشد، از این رو، اگر خواهان سلامت و تقویت بنیان جامعه هستیم، باید همه نیروهای خود را در جهت استحکام و تقویت پیوندهای خانوادگی بسیج کنیم. در جامعه ای که برهنگی بر آن حاکم است هر زن و مردی، همواره در حال مقایسه است مقایسه ی آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ریشه ی خانواده را می سوزاند این است که این مقایسه آتش هوی و هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می زند. زنی که با بیست یا سی سال در کنار شوهر خود زندگی کرده و با مشکلات زندگی جنگیده و درغم و شادی او شریک بوده است، پیداست که اندک اندک بهار چهره اش شگفتی خود را از دست می دهد و روی در خزان می گذارد.
در چنین حالی که سخت محتاج عشق و مهربانی و وفاداری همسر خویش است، ناگهان زن جوان تری از راه می رسد و در کوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقایسه ای می دهد؛ و این مقدمه ای می شود برای ویرانی اساس خانواده و بر باد رفتن امید زنی که جوانی خود را نیز بر باد داده است.
آری با بی حجابی روابط آزاد و نامشروع جنسی جامعه را فرا می گیرد و به همان نسبت کانون خانواده ها سست شده و آمار ازدواج کاهش می یابد و ازدواج های گذشته هم به کاهش می یابد و ازدواج های گذشته هم به جدایی و طلاق منجر می شود. بنابراین وجود خانواده سالم و مستحکم در گرو گسترش فرهنگ حجاب خواهد بود.

برچسب‌ها: خانواده ایرانی
+ نوشته شده در  سه شنبه هفتم شهریور ۱۳۹۶ساعت 12:41  توسط زیبا ایرانی  | 

نقش تلویزیون در خانواده!

حتی گاهی در بعضی خانواده ها مشاهده می شود که تلویزیون نقش تعیین کننده در ساعات خواب و بیداری و غذا خوردن و حتی معاشرت با اطرافیان را پیدا کرده و به قدری جایگاه پیدا کرده که امور خانوادگی بر اساس برنامه های تلویزیون تنظیم می شود.

 این نگرانی ها درست است اما مساله ای که نباید از آن غافل شد در نظر گرفتن جوانب مثبت این وسیله است که اگر به درستی از آن استفاده شود می توان از آنها بهره مند شد.

 

در شرایطی که خانواده این قدرت را داشته باشد که تلویزیون و وسایل اینچنینی را تحت کنترل خود گرفته و بر آن مسلط باشد و مقررات خاص خود را برای ساعات تماشای آن داشته باشد، می توان از این وسیله نیز بهره گرفت و در جهت رسیدن به خواسته های خود از آن استفاده کرد.

 

اما این مساله نیازمند توجه کارشناسان و برنامه سازان نیز است تا خانواده ها از بین برنامه های تلویزیونی امکان انتخاب داشته باشند و نیازی به رو بردن به برنامه های سی دی های وارداتی نداشته باشند.

یکی از فوایدی که تلویزیون می تواند داشته باشد کارکرد آموزشی آن است؛ به ویژه در مواقعی از سال مانند فصل تابستان که کودکان و نوجوانان اوقات فراغت بیشتری داشته و وقت زیادی را پای برنامه های تلویزیونی می گذرانند، می توان از این فرصت به عنوان فرصتی برای آموزش غیرمستقیم مفاهیم به آنها استفاده کرد.

 با این حال گاهی دیده می شود در ساخت برنامه برای کودکان و نوجوانان یا حتی بزرگسالان، تنها جنبه سرگرمی مد نظر قرار می گیرد در حالی که نقش رسانه در کاهش آسیب های اجتماعی اثبات شده است.

 

 این که برنامه های ورزشی یا تفریحی و سرگرمی در بالا بردن روحیه افراد جامعه و شادی بخشیدن به آنها تاثیر دارد درست است و نیاز است به این برنامه ها پرداخته شود اما در عین حال برنامه های آموزنده ای که قابلیت جذب مخاطب را داشته باشد و توانایی برقراری ارتباط و حفظ بیننده را داشته باشد نیز می تواند در ارتقای فرهنگ و رشد افراد یک جامعه موثر واقع شود.

 

به این منظور اگر از متخصصان بهره گرفته شود و برنامه ریزان با شناخت نیازهای جامعه به تولید برنامه بپردازند می توان بسیاری از الگوهای رفتاری مناسب را جایگزین الگوهای نادرست و رفتارهای نابهنجار کرد.

 

این در حالی است که بعضا دیده می شود خود تلویزیون با برنامه های سطحی و مبتذل رفتار یا کلمات و اصطلاحات نادرست را در جامعه رواج داده و به کار بردن آنها را عادی جلوه می دهد.

 

یکی دیگر از فواید این وسیله این است که با استفاده صحیح و به اندازه، می توان آن را به عاملی در جهت تحکیم پیوندهای خانوادگی تبدیل کرد.

 

 کنار هم جمع شدن افراد یک خانواده کنار یکدیگر برای تماشای برنامه مورد علاقه شان و پس از آن بحث و تبادل نظر درباره آن می تواند به رد و بدل کردن نظرهای گوناگون و شناخت بیشتر افراد خانواده از یکدیگر منجر شود که به نوبه خود بسیار مثبت قلمداد می شود.

 

ارائه برنامه های آموزشی و بی نیاز کردن افراد از ثبت نام در کلاس های متفاوت و یا ارائه مشاوره های پزشکی و فرصت صحبت با متخصصان و بسیاری فواید دیگر را هم می توان از اثرات مثبت تلویزیون برشمرد که در اقتصاد خانواده هم می تواند تاثیرگذار باشد.

 

از سوی دیگر، در شرایطی که فضاهای مجازی و بازی های رایانه ای معمولا فعالیتهایی انفرادی هستند، اما تماشای برنامه های تلویزیون معمولا گروهی صورت می گیرد و می تواند باعث ارتباط بین زوج ها و یا فرزندان یک خانواده شود و از انزوای افراد جلوگیری کند که اهمیت بسزایی دارد.

 

نکته ای که در این میان وجود دارد نظارت خانواده ها و انتخاب برنامه های تلویزیونی مناسب است. امروزه که انواع برنامه ها و فیلم ها با موضوعات گاها مخالف ارزش های مورد قبول ما تولید و ارائه می شود، وظیفه خانواده ها برای انتخاب برنامه همسو با ارزش های خانواده بیشتر شده و لازم است دقت داشته باشند که حتی یک فیلم یا سریال یک ساعته یا دوساعته چه تاثیراتی می تواند در شکل گیری شخصیت و باورهای فرزندشان داشته باشد.

 

 


برچسب‌ها: خانواده ایرانی
+ نوشته شده در  سه شنبه هفتم شهریور ۱۳۹۶ساعت 12:40  توسط زیبا ایرانی  | 

خانواده و نماز

 اگر در محيط خانواده، فرهنگ نماز گسترش و ژرفا يابد، اگر ترنم نماز فضاي خانواده را معطر و متبرک سازد، اگر کودکان و فرزندان، پدر و مادر را مقيد و معتقد به نماز بيابند، بي هيچ ترديد آنان نيز الگوي خويش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند يافت که ره آورد آن پرهيز از منکر و فحشا و گريز از آلودگي و همسايگي با پاکي و تهذيب و صفا و صداقت خواهد بود.

ارزش خانواده در تفکر اسلامي
    خانواده در تفکر اسلامي جايگاهي بسيار رفيع دارد. اگر موضوع خانواده در اسلام را با ساير اموري که مشابه اين مقوله است مقايسه کنيم برجستگي خاصي در مسئله خانواده ملاحظه مي کنيم که بعضي از آنها مهم و بعضي مهمتر هستند. اما گاهي اموري وجود دارند که واژه اي اهم نيز براي آنها کفايت نمي کند و بايد به دنبال ادبيات ديگري براي بيان عظمت آنها بود از جمله اين موضوعات، موضوع “خانواده” است.
    خانواده به چند دليل داراي اهميت است يک دليل آنکه اصولاکل وجود آدمي از درون خانواده ريشه گرفته و در آن تکوين مي يابد، به بيان ديگر، پيمانه هاي وجود آدمي در خانواده شکل مي گيرد و همه تاثيرات بيروني در محدوده اين پيمانه تحقق پيدا مي کند دليل ديگر اين است که مي بينيم آغاز خلقت انسان با خانواده شروع شده است آيا سر اين قضيه اين نيست که خانواده رکن عالم هستي است؟ آيا اين امر بدان معنا نيست که خانواده، رکن عالم هستي است و به کل هستي جهت مي دهد؟
    خانواده، منظومه اي متشکل از زن و مرد و فرزندان است که سلسله روابط عميق روحي، عاطفي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ميان آنان جاري است و با هدف رفع نياز و کسب آرامش در حيطه روابط بالاو توليد و تربيت نسل، به حيات خود ادامه مي دهد.
    در حقيقت خانواده مهمترين جايگاه پرورش نيروي انساني و محيطي مناسب براي رشد اعضاي خود به شمار مي رود و با رشد اعضاي خانواده است که اجتماع رشد مي کند.
    خانواده آرامشگاه همسران و طبيعي ترين بستر رشد و شکوفايي و تعالي آدمي است. پس خانواده کانوني است که در آن ارزش هاي اخلاقي، باورهاي ديني و معيارهاي اجتماعي از نسلي به نسل ديگر انتقال مي يابد و زمينه رشد عاطفي و تربيت اخلاقي و اجتماعي اعضاي خانواده را فراهم مي کند. يکي از راه هاي رسيدن به استحکام خانواده در تفکر اسلامي داشتن اقتدار عاطفي و منطقي و برخورداري والدين از بصيرت و بينش اجتماعي است. آگاهي هاي مستمري که مي تواند ضامن رشد مطلوب شخصيت اجتماعي کودکان و نوجوانان شود و در اين صورت است که زمينه رشد اعتقادي و پايبند کردن آنان به ارزش هاي عبادي و انجام فريضه ها در چنين خانواه هايي به راحتي قابل طرح و اجراست در محيط خانواده اي که اعضاي آن متعبد هستند فضاي آرام حاکم بوده و اعضاي آن از اعتماد به نفس بالايي برخوردار هستند.
    جمع اين گونه خانواده ها همچون ظروف مرتبط هستند که به هنگام کسر شدن يکي از آنها ديگر ظروف جاي خالي آن را پرمي کند. بدون اينکه ضرر يا وقفه اي در مجموعه ايجاد شود. خانواده در يک نگاه تحليلي مرکب از قول، فعل، صدق و صفاست.
    به عبارتي والدين يا با قولشان يا با فعلشان و يا با صدقشان، فضايي را شکل مي دهند تا فرزندان را تربيت کنند.
    خانواده و اصول آموزش نماز
    همان طور که توضيح داده شد نهاد خانواده براي تربيت ديني فرزندان پتانسيل بسيار بالايي در خود دارد خداوند اين حيات دو نفره را به گونه اي قرار داده است که اگر قواعد و اصول مبتني بر قابليت هاي دروني آن به درستي شناخته شود و اصول تربيتي و يادگيري نيز مورد استفاده قرار گيرد اقدامات بسيار موثري را در خصوص تربيت ديني به طور عام و آموزش نماز به طور خاص مي توان به انجام رساند.
    1. استفاده از انرژي مثبت درون خانواده
    در درون خانواده سرمايه عاطفي و انرژي مثبت زيادي قرار داده شده است. با بهره برداري از آن خيلي از برنامه هاي تربيتي را مي توان به اجرا در آورد. اين مسئله وقتي انجام مي شود که مادر بتواند بين خود و فرزند، صميمت بسيار فراتر و ريشه دارتر از صميمت هاي توليد شده در ساير ارتباطات در زندگي به وجود آورد.
    وقتي مادري در يک فضاي مديريت شده عاطفي به دختر خود يا پسر خود مي گويد: دخترم يا پسرم چند لحظه مي آيي پيش من؟ اين جمله يک فضاي رواني و عاطفي خاص در فرزند به وجود مي آورد به نحوي که آمادگي او را براي پذيرش برخي از انتظارات والدين فراهم مي نمايد.
    در چنين فضاي عاطفي اگر يکي از والدين در مورد نماز يا نمازخوان ها موضوعي را و يا قصه اي را شرح مي دهد به احتمال قوي باتوجه به استماع موثر از ناحيه فرزند مواجه خواهد شد. بدون ترديد اگر فردي با علاقه به چيزي گوش بدهد و گوينده نيز محبوب او باشد کلام در او تاثير گذاشته و زمينه عمل کردن به آن نيز فراهم مي شود. پس والدين بايد اين قدرت عاطفي پنهان در خانواده را بپذيرند و به درستي از آن استفاده کنند.
    2. تناسب پيام و انتظار با شرايط سني فرزند
    هر گروه سني به مثابه پيمانه اي است که بيش از ظرفيت خود پذيراي محتواي اضافي نمي باشد. قبل از هرکسي خود خداوند متعال در تربيت ديني انسان ها در طول تاريخ اين موضوع را با عمل مطلق خود رعايت کرده است. فلسفه بعثت انبيا و انزال کتب به طور تدريجي ريشه در اين محدوديت ذاتي بشر دارد. مربيان و والدين بدون رعايت اين اصل نمي توانند پيام هاي خود را به کودکان و نوجوانان بقبولانند.
    آموزش نماز مانند ساير مسائل تربيتي به شرط قبول متربي اثر بخش است لذا از جمله مسائل اساسي که والدين بايد از خود بپرسند و پاسخ آن را از منابع معتبر به دست آورند آن است که: “فرزند دوره ابتدايي من، داراي کدام علايق و چه توان ذهني است؟” و آيا اينکه “فرزند نوجوان من مطابق يافته هاي روانشناسي و آموزه هاي ديني، کدام ويژگي هاي را داراست؟ اينها سوالات مبنايي براي هر پدر و مادر است.
    وقتي که فهميد در دوره کودکي “ديدن” بيش از “شنيدن” کار ساز است در پيام هاي مربوط به نماز نيز عمدتا از رفتار و عمل بهره مي گيرد تا حرف و گفتار.
    3.رعايت استمرار و مداومت
    تعليم و تربيت با اقدامات قطعي و گسسته از هم تحقق پيدا نمي کند. خداوند آدمي را طوري آفريده است که بايد اقدامات تربيتي به طور مرتب و مستمر بر او اعمال شود تا در متربي نهادينه گردد. علت تکرار انجام دستورات ديني در طول روزها و ماه ها و سال ها نيز در اين ويژگي آدمي نهفته است لذا خانواده براي تربيت ديني و تقويت روحيه نمازخواني در فرزند بايد برنامه داشته باشد و اين برنامه به طور مداوم اجرا شود. البته معناي مداومت، آن نيست که با تکرار ملال آور خواسته هاي خود، روح او را آزرده کنيم و شيريني عبادت و نماز را در کام او تلخ نماييم. خيلي از جنبه هاي مداومت مي تواند نامرئي و غير مستقيم باشد. به طور مثال هر بار سجاده نماز را جلوي ديدگان فرزند خردسال پهن مي کنيم تا او را نسبت به نماز علاقه مند کنيم. اگر اين عمل را به برنامه هر روز خود تبديل کنيم خواهيم ديد که اثر خود را خواهد داشت اصولااتصال و ارتباط با روح و روان کودک را نبايد رها کرد.
    4. ارتباط خانه و مدرسه
    ارتباط خانه و مدرسه از لوازم غيرقابل اغماض در تربيت ديني است. ضرورت اين ارتباط را ويژگي توحيدي تربيت به وجود مي آورد. تربيت به طور ذاتي به وحدت و يکپارچگي همه نهادهاي تربيتي و بخصوص دو نهاد خانه و مدرسه محتاج است. به همين دليل برنامه هاي آموزش نماز در خانواده بايد از طرف آموزش و پرورش حمايت شود. چگونه ممکن است يک کودک در مدرسه به طرق مختلف پيام هاي مربوط به نماز را دريافت کند ولي درخانواده چنين فضايي نباشد و او نمازخوان پرورش يابد؟
    از جمله اقداماتي که در اين مورد مي توان انجام داد آن است که والدين از طريق مدرسه در جريان کامل محتواي آموزشي کتاب هاي درسي درخصوص نماز قرار گيرند و در منزل نيز در راستاي آن محتواها به تقويت رفتار فرزندان خود بپردازند.
    5. رعايت اعتدال
    پرهيز از افراط و تفريط قاعده اساسي زندگي است. از طريق رعايت ميانه روي به معناي واقعي کلمه مي توان بهتر به هدف رسيد. در تربيت ديني و آموزش نماز نيز از اين اصل بايد پيروي نمود. علايق گوناگون فرد مستلزم فعاليت هاي متنوع در زندگي است که هرکدام از آنها تاثير خاص در مجموعه حيات انسان به جا مي گذارد. نماز با همه قداستي که دارد نبايد وقت بازي و يا استراحت کودک و نوجوان را بگيرد. اصولانمازي که مزاحم انجام فعاليت هاي طبيعي کودک باشد، نظم تربيتي مطلوب نخواهد داشت. لذا والدين بايد با کسب آگاهي از همه جنبه هاي زندگي فرزند خود، آسان گيري و اعتدال را مراعات کنند.
    6. عکس العمل هاي مناسب در قبال رفتارهاي ديني فرزند
    عمل و عکس العمل مناسب باعث پيشرفت و اصلاح امور در زندگي انسان مي شود. اگر رفتاري از فرد بخصوص از جانب کودک و يا نوجوان سر بزند ولي پاسخي دريافت نکند آن رفتار منجر به آثار مطلوب نخواهد بود. رفتارهاي نامطلوب با عکس العمل درست، تعديل و اصلاح مي شود و رفتارهاي مطلوب از طريق عکس العمل هاي صحيح تقويت مي گردد. در مورد نماز نيز از همين قاعده بايد پيروي کرد.
    قابل ذکر است که عکس العمل صرفا به تشويق و يا تنبيه محدود نمي شود ممکن است عکس العمل مربي يک تذکر مفيد باشد، تذکري که نه تشويق است نه تنبيه، ولي اثر مفيدي در رفتار فرد دارد به عنوان مثال وقتي که پدر يا مادري به فرزند خود که تداوم در نماز خواندن ندارد در مورد “الذين في صلاتهم ساهون” توضيح مختصري به تناسب درک او بدهد در قالب اين نوع تذکرها قرار مي گيرد.
    روش هاي موثر
    آنچه که در قالب اصول، توضيح داده شد بايد ها و نبايدهاي حاکم بر رفتار مربي يا متربي است که در جميع شرايط و در همه اقدامات تربيتي قابل اجراست. اکنون چند روش کاربردي که والدين مي توانند با به کارگيري آنها اثر مثبت در وجود فرزند خود به جا بگذارند توضيح داده مي شود.
    1. روش الگويي
    اگر در محيط خانواده فرهنگ نماز گسترش و ژرفا يابد، اگر ترنم نماز فضاي خانه را معطر کند اگر فرزندان پدر و مادر را به قصد نماز بيابند بي هيچ ترديد آنان نيز الگوي خويش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند يافت که ره آور آن پرهيز از فحشا و منکر و گريز از آلودگي و همسايگي با پاکي و تهذيب صفا و صداقت خواهد بود.
    اگر اعضاي خانواده همه با يکديگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت دروني دست يابند در بيرون نيز با يکديگر همگوني و هماهنگي خواهند داشت و موجبات آرامش رواني را براي آنان در پي خواهد داشت زيرا نه در جامعه با يکديگر تضادي دارند و نه والدين با فرزندان خويش اختلاف اساسي و جدي خواهند داشت. تجارب تربيتي و مهمتر از آن دلالت هاي ديني حاکي از آن است که “فعل پدر و مادر” تاثيري فراوان در تقويت روحيه و انجام فرائض ديني از جمله نماز در فرزند به جا مي گذارد. زيرا اصولاخداوند انسان را طوري آفريده که از اسوه ها و يا نمونه هاي عيني اثر مي پذيرد.
    قول والدين مکمل فعل است اما هيچ کدام جاي ديگر را نمي گيرد. منتهي هريک در موقعيت مناسب بايد به کار گرفته شود، زيرا قول گسسته از فعل، تاثيرگذار نيست.
    2. فضاسازي معنوي
    فرزندي که در خانواده اي لبريز از ذکر و يا در محبت خدا به دنيا مي آيد هيچ گاه نيازي ندارد که آموزش ويژه براي نماز ببيند. زيرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه مي گويند و او را به “صلوه” و “فلاح” و “خيرالعمل” دعوت مي کنند. در خانه اي که مشحون از ذکر خداست فرزند نيز با اين ذکر پرورش مي يابد و دلي که با ذکر حق تعالي ، جلايابد هرگز از منبع قدرت لايزال الهي نمي گريزد و “انس” با خدا را در “ذکر” با خدا مي يابد.
    در خانه اي که با والدين به مناجات شبانه بر مي خيزند و اهل خانه همگي معتقد و مقيد به آداب ديني هستند چگونه ممکن است فرزندشان گريزان و روي گردان از خدا باشد؟
    جابر بن عبدالله انصاري از رسول خدا سوال کرد: يا رسول الله! دانستيم که چگونه خود را از آتش جهنم نگه داريم؟ با انجام واجبات و پرهيز از محرمات! اما ندانستيم که فرزندان و خانواده خود را چگونه از آتش جهنم حفظ کنيم؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:
    -1 اعملو الخير: خود عامل عمل خير باشيد.
    -2 واذکرواهم بالله: ياد خدا را در دل هايشان زنده کنيد.
    -3 و امروا هم بالمعروف: (اين گونه نباشيد که آنها را رها کنيد، بلکه با رفق و مدارا و ملايمت) آنها را به معروف هدايت و راهنمايي کنيد.
    -4 و انهيهم عن المنکر: (آنها را در ميان امواج متلاطم دنيا رها نکنيد بلکه) از آنچه او به فساد و تباهي مي کشد منع و بازداريد.
    وقتي فرزند براساس محبت خود به نماز ايستاد، آن وقت است که نمازش معنا پيدا مي کند چون که نماز بدون محبت، اگر در طريق وصول به معنا نباشد، سودبخش نيست.
    وقتي فرزند توجه لازم را داشت، آرام، آرام به اين کار انس مي گيرد. لطف خدا را در نماز در مي يابد و پرده غفلت براي او کنار مي رود.
    امام سجاد(ع) مي فرمايد: وظيفه پدر و مادر اين است که فرزندان را دلالت به خدا کنند (توجه به خدا) که اعم از نماز خواندن است . اينکه از همان سه سالگي امر به سجده کردن فرزند نمايد و سپس کلمه “لاالله الاالله” را به او بياموزد و باملايمت و آرامي او را در سن هفت سالگي آموزش نماز دهند تا او در 9 سالگي بتواند با وضو نماز بخواند.
    3. پاسخ به کنجکاوي هاي کودک به عنوان يک فرصت 
    کنجکاوي کودک يک ويژگي طبيعي اوست که پاسخ آن ضمن ايجاد آرامش روحي و رواني کودک، فرصت مناسب در اختيار والدين قرار مي دهد تا بتوانند رفتارهاي مناسب و مطلوب در او به وجود آورند براين اساس وقتي که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادي و نماز مي پرسند فرصت مناسب براي ما به وجود آورده اند تا بتوانيم با پاسخ هاي مناسب و يا طرح سوالات موثر در او اثر تربيتي بگذاريم.
    به عنوان مثال وقتي که فرزندي از پدر يا مادر خود سوال مي کند:
    - اين ميوه چقدر شيرين و خوشمزه است، از کجا آمده و يا درست شده است؟
    - اين ماهي چگونه در آب زندگي مي کند و نمي ميرد؟
    - اين آ سمان و ستاره هاي زيبا را چه کسي آفريده است؟
    و هزاران سوال ديگر، به همين شکل که همه ناشي از حس کنجکاوي کودک است. از طريق همين سوال ها با همان زبان کودکانه که مناسب دريافت اوست مي توان او را به سازنده و خالق رهنمون کرد. به او در مقابل همه اين داده ها و نعمت ها آموخت که چگونه بايد تشکر و قدرداني کرد و به نماز به عنوان يکي از شيوه هاي تشکر کردن اشاره نمود.
    4. حضور در مجامع و محافل نماز
    مشاهدات انسان يکي از عوامل موثر در تربيت انسان است. قرآن در آيات متعدد انسان ها را به “ديدن” و “فکر کردن” دعوت مي کند. بين “ديدن” و “باور کردن” رابطه مستقيم وجود دارد. بايد کاري کنيم که فرزند ما با صحنه هاي گوناگون اقامه نماز و آماده شدن براي اقامه نماز مواجه شود. شرکت در نمازهاي جماعت مسجد محله، شرکت در نماز جمعه و موارد مشابه به آن مي تواند در تقويت روحيه نمازگزاردن فرزندان ما موثر باشد.
    5. ايجاد ارتباط بين زيبايي و نماز
    انسان يک موجود زيبا دوست است و به دنبال زيبايي ها مي رود و اين ويژگي را خداوند در وجود آدمي قرار داده است بخصوص کودک و نوجوان که بيش از بزرگسالان زيبايي ها را مي بيند و دوست دارد. با ترتيب دادن يک سجاده زيبا و چادر نمازي قشنگ براي دختران، جانماز و لباس زيبا براي پسران مي توان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزوني بخشد. هرقدر والدين بتوانند زيبايي ها را با نماز خواندن پيوند بزنند، به همان اندازه موفق تر خواهند بود. باتوجه به نکات و راهکارهاي فوق در مي يابيم که هر اندازه برنامه هاي مربيان با نيازها و علايق و رغبت هاي افراد (متربي) تناسب و هماهنگي داشته باشد، رفتار و نگرش مثبت به آن برنامه ها در افراد افزايش مي يابد و هر اندازه اين اعمال و روش ها با رغبت و علاقه متربي فاصله داشته باشد و يا در تعارض باشد، نه تنها جاذبه ايجاد نکرده بلکه باعث بي علاقگي، بي رغبتي و گاه تنفر و بيزاري در آنان مي شود. در هر حال هنر مربياني که مي خواهند نياز دروني افراد را به پرستش خدا شکوفا و هدايت کنند اين است که زيباترين شکل و شيواترين آموزش ها بايد با رغبت هاي فراگيران همخواني داشته باشد تا آموزش ها “نهادينه” گردد.


برچسب‌ها: خانواده ایرانی
+ نوشته شده در  سه شنبه هفتم شهریور ۱۳۹۶ساعت 12:39  توسط زیبا ایرانی  |