مرکز تخصصی روانشناسی در شرق و شمال تهران

کلینیک تخصصی روانشناسی و مشاوره خانواده ایرانی (روان شناس کودک در تهران پارس و پاسداران )

خشم

از مهمترین هیجان هایی که در زندگی همه افراد نقش مهم و موثری دارد، هیجان خشم است که اغلب بر اثر واکنش شخص نسبت به رفتارهای نامناسب بروز می کند. خشم می تواند از یک رنجش و ناراحتی زود گذر تا یک عصبانیت تمام عیار گسترش یابد. اما در هر حال پدیده ای کاملا طبیعی است و مانند سایر احساسات و هیجان ها نشانه سلامت، تندرستی و عواطف انسانی است ولی هنگامی که از کنترل خارج می شود می تواند به یک حس مخرب و ویرانگر تبدیل شود و پیامدهای ناگواری را در تمامی عرصه های زندگی بوجود آورد.

همچنین خشم می تواند از عوامل بیرونی یا درونی باشد. از عوامل بیرونی می توان خیانت در امانت، مورد بی اعتنایی قرار گرفتن، ملاحظه نکردن دیگران، مورد توهین و تجاوز واقع شدن و از عوامل درونی می توان افکار و عقاید غیر منطقی، توفعات نابجا و احساس ناکامی اشاره کرد.

خشم از ممانعت ناشی می شود زمانی که چیزی یا کسی مانع از رسیدن ارگانیسم به هدفی که دارد شود بروز پیدا می کند. خشم به صورت پرخاشگری فیزیکی، پرخاشگری کلامی، خصومت، مخالفت، انتقاد، احساس رنجش، بارها درباره ی چیزی حرف زدن، دوری یا اجتناب ازمسائل و افراد ابراز می شود(بشکار، 1387). آن گونه که بیان شده خشم هیجان خطرناکی است زیرا در پی تخریب و از بین بردن آن چیز یا کسی است که ارگانیسم آنرا مانعی بر سر راه خود می داند. افزایش فشار خون و ضربان قلب و تحریکات بدنی ناشی از خشم می تواند برای فرد خطرناک باشد، خشم اگر هم ابراز نشده و درون ریزی شود، خصومت را در درون فرد افزایش می دهد و به عملکرد فرد در موقعیت های بین فردی، اجتماعی و سازگاری با دیگران، دستیابی به اهداف زندگی خانوادگی و موقعیت های شغلی آسیب می زند. همه افراد خشم را تجربه و آن را نشان می دهند، برخی افراد خشم شان را با روش های سالمی مدیریت می کنند و برخی دیگر بوسیله خشم شان با روش های غیر سالمی کنترل می شوند. خشم حالتی هیجانی توصیف می شود که می تواند زیربنای پرخاشگری و خصومت باشد. خصومت به نگرش پرخاشگرانه فراگیری اطلاق می شود که فرد را به سوی رفتارهای پرخاشگرانه سوق می دهد، در حالی که پرخاشگری به رفتار قابل مشاهده با قصد آسیب رسانی اطلاق می شود. همچنین پرخاشگری عبارتست از حالت منفی همراه با نقص ها و انحرافات شناختی و رفتارهای ناسازگارانه.

ماهيت خشم

اين حالت، نوعي هيجان است كه از لحاظ شدت مي تواند خفيف، شديد يا ويرانگر باشد. اصولاً هيجان را عوامل دروني و بيروني تحريك و راه اندازي مي کند. هيجان نه تنها مضّر نيست، بلكه لازمه زندگي است. زيرا نمي توانيم هيجان ها را از زندگي دور كنيم. نه تا كاري كه مي توانيم انجام دهيم اين است كه يا از وقوع آنها بكاهيم، يا اينكه ياد بگيريم چگونه با آنها سازگاري يا مقابله داشته باشيم. همانند ديگر هيجانات، عصبانيت موجب تغييرات متعدد زيستي و فيزيولوژيكي مي شود، مثل افزايش فشار خون، ضربان قلب، تنفس و همچنين افزايش ميزان ترشح آدرنالين و نورآدرنالين.برانگيختگي شديد فیز يولوژيكي مشخصه ي آن دسته از حالات هيجاني است كه جاندار را براي عمل فرار یا جنگ  آماده مي كند. ناکامی،آسيب، نوميدي، اذيت، تهديد و برخي از علت هاي بروز خشم هستند. خشم مي تواند ناشي از عوامل دروني يا بيروني باشد، شما مي توانيد از دست فرد مشخصي، مثل يك همكار، يا يك حادثه، ترافيك يا پرواز لغو شده عصباني شويد (عوامل بيروني) يا از مسائل شخصي خود ناراحت باشيد مثل يك ناكامي، يا يادآوري حوادث و خاطرات تلخ وآسيب زا شما را نگران كرده باشد (عوامل دروني).همه ي ما خشم را در زندگي روزمره خود تجربه مي كنيم، و سعي مي كنيم آن را با شيوه اي مناسب ابراز كنيم. برخي افراد تا زماني كه فشار ناكامي و خشم زندگي روزانه آنان را طاقت فرسا نكرده است، خشم را در خود نگه مي دارند.

برخي ديگر ظاهراً در عصبي شدن، فرياد كشيدن، زدن و پرتاب كردن و در كل رفتارهايي كه قلب ها را مي شكند، متخصص و خبره هستند.خشم مخرب از لحاظ فردي و اجتماعي به ما آسيب مي زند. اداره و كنترل خشم لزوماً به معني ابراز كمتر آن نيست، بلكه به معني فراگيري شيوه اي از ابراز آن است كه براي ما و كساني كه پيرامون ما هستند مناسب و يا حتي مفيد باشد. هرچند ممكن است تصور بروز خشم به شيوه اي سازنده، تازه و غريب به نظر برسد، ولي بايد گفت كه چنين امري ممكن است. براي مثال، برخي افراد هنگامي به آرامش مي رسند كه درباره خشم خود مي نويسند، آن را نقاشي مي كنند، يا با دوستان و اعضاي خانواده صحبت مي كنند، برخي ديگر قدم مي زنند، ورزش مي كنند و يا آميزه اي از اين رفتارها را انجام مي دهند.

 


برچسب‌ها: کنترل خشم
+ نوشته شده در  دوشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۶ساعت 10:36  توسط زیبا ایرانی  | 

چگونه بر خشم غلبه نماییم؟

سطح تحمل ناكامي در افرادي كه معمولاً زود عصباني مي شوند پايين است، يعني دوست ندارند كه هيچ موضوعي آنها را ناراحت يا آزرده خاطر سازد، آنها به حدي عصباني اند كه هنگام راه رفتن تعادل ندارند وآن قدر آتشين مزاج اند كه اگر موقعيت بر وفق مرادشان نباشد به خاطر كوچك ترين اشتباهي، ديگران را شديدا توبيخ مي كنند. يكي از علل عصبانيت، عوامل ارثي و مسائل فيزيولوژيكي است. گرچه شواهد علمي كافي براي اثبات اين موضوع وجود ندارد، ولي مردها عصباني ترند. برخی از بررسي ها نشان داده اند كه بعضي از كودكان از هنگام تولد تحريك پذير، زود رنج و كج خلق اند و اين علائم از اولين روزهاي بعد از تولد قابل مشاهده است. علل ديگر ممكن است اجتماعي - فرهنگي باشند. عصبانيت غالباً به عنوان يك رفتار منفي تلقي مي شود، مثلاً ياد گرفته ايم كه اضطراب، افسردگي، ترس وديگر هيجانات مان را ابراز كنيم ولي نياموخته ايم در مورد عصبانيت مان با ديگران صحبت كنيم، ياحتي آن را پردازش دروني كنيم در حقيقت ما ياد نگرفته ايم كه چگونه خشم را مديريت كنيم يا آن را در مسیر مناسبي هدایت نماییم.

بعضي از پژوهش ها زمينه خانوادگي را در اين زمينه موثرمي دانند. براي نمونه، افرادي كه به آساني عصباني مي شوند به خانواده هاي آشفته، از هم گسيخته و فاقد مهارت هاي ارتباطي وهيجاني تعلق دارند.

راهكارهاي مقدماتي كنترل خشم

اولين گام براي اداره و كنترل خشم اين است كه باور كنيد مي توانيد اين كار را انجام دهيد. گام دوم خودآگاهي هيجاني ست، يعني بدانيم پيش از اينكه خشمگين شويم، دچار چه احساسي شده ايم تنفر، كينه، دردمندي، اضطراب، خستگي.

براي كنترل اوليه بايد توجه زيادي به حالات و نشانه هاي خشم نمود، علائمي مانند: تغييرات بدني كه قبل و حين خشم در شما رخ مي دهند، براي مثال افزايش ضربان قلب، احساس فشار در سر، احساس داغ شدن، مشت شدن دستها، دندان به هم فشردن، احساس گرفتگي و سفتي عضله در ناحيه شكم، سينه وغيره. نشانه هاي شناختي، يعني افكاري كه شما درباره گذشته، حال و آينده داريد و قبل از احساسات خشم و ناكامي پيدا مي شوند. داشتن فهرستي از اين نشانه ها در مديريت خشم بسيار مفيد است. موقعيت ها، افراد مکان هایی كه شما را خشمگين مي كنند.

مهارخشم با وقفه اندازيحال كه شما نشانه ها و سرنخهاي خشم خود را شناختيد، هرگاه متوجه اين علائم شديد مكثي كنيد و نفس عميقي بكشيد، يك وقفه چند ثانيه اي و نفس عميق مي تواند اثر پايداري بر شما بگذارد. خشمي كه احساس مي كنيد، آنچه كه به خود مي گوييد و آنچه در اثر اين خشم انجام خواهيد داد، تحت تأثير اين وقفه قرار گرفت. قطعا پاسخ فوري كه شما مي دهيد، با پاسخي كه بعد از پانزده ثانيه خواهيد داد، فرق خواهد داشت.

تغيير انديشه خشم آلودنحوه ي اندیشیدن ما با شيوه ي احساس ما مرتبط است، يعني برخي انديشه ها ما را مستعد خشم و ناكامي مي كنند. شيوه هاي رايجي كه برخي افراد قبل از بروز خشم بكار مي گيرند، عبارتند از: توقف كردن روي مسأله ي مشكل آفرين، تمركز روي جنبه هاي منفي، ناچيز شمردن وجوه مثبت، انتظار كمال از خود و ديگران، داشتن نگرش انعطاف ناپذير و تفكر دو قطبي(خوب - بد، سيا ه- سفيد). اين انديشه ها مستعد خشم هستند. تغيير انديشه ي خشم آلود با افکار مثبت متعدد  امكان پذيراست ازجمله: توجه به موقعيت و مشكل از نگاه ديگران، تفکر در باب آنچه مايليد انجام دهيد تامل درباره پيامدهاي احتمالي اعمال خود، قبول اين نكته كه همه خطاپذيرند و جستجوي شيوه هايي كه به كمك آنها مي توان يك موقعيت مشكل زا را به نحو مطلوبي اداره كرد.

ايجادبينش و آگاهي نسبت به توان كنترل خودهرگاه متوجه شديد كه توانسته ايد با يك موقعيت برانگيزنده ي خشم به خوبي مقابله كنيد، يا خشم خود را به شيوه مناسبي ابراز داشته ايد، از خود بپرسيد، من چگونه اين كار را انجام دادم؟ هر فردي نوعي توان و استعداد براي كنترل خشم دارد، توان شما چگونه است؟ روي اين مسأله بسيار تمركز و تمرين كنيد و آن را تقويت كنيد.مثلاً آيا در فلان موقعييت خشم برانگيز بخشيده ايد؟ عفوكرده ايد ؟ گاهي اوقات عفو كساني كه موجب درد و رنج ما شده اند، غيرقابل تصور است. هراس ما ممكن است اين باشد كه گذشت موجب مي شود، رفتار شخص موجه شمرده شود. با خود مي گوييم: چرا من كسي را عفو كنم كه موجب خشم يا رنج شديدي در من شده است.

پاسخ اين است كه ما ديگران را به خاطر خودمان مي بخشيم. وقتي ما كسي را مي بخشيم، به كنترل او روي چگونگي احساس خود پايان مي دهيم. اين هديه اي است كه شما مي توانيد به خود بدهيد، ما به خودمان شانس يك زندگي تازه مي دهيم، زندگي اي كه در آن تنفرهاي كهنه و مزمن جايي ندارند. بنابراين در وهله نخست، عفو هديه به ديگران نيست، بلكه هديه لطفي است كه به خودمان مي كنيم. افراد خوب هم مي توانند تجارب منفي و بد داشته باشند. سو استفاده، بي اعتنايي، بي توجهي و تنگ نظري، همه و همه واقعيتهايي در زندگي ما هستند كه بايست نسبت به آنها آگاهي پيدا كنيم.

تنفر، وقت و انرژي زيادي مي گيردوقت و نيرويي كه تنفر و كينه از شما مي گيرد، مي تواند به مردم و فعاليت هايي اختصاص يابد كه براي شما شادي و رضايت و براي ديگران خدمت و محبت به دنبال آورد. انتخاب عفو براي كنترل خشم وكينه ها به تدريج حاصل مي شود. عجله نداشته باشيد، شما نبايد مادامي كه آماده نيستيد، آن را انتخاب كنيد، اگر موارد كوچك را عفو كنيد، به تدريج ياد خواهيد گرفت كه چگونه خطاهاي بزرگ ديگران را هم ببخشيد. راجع به عفو بزرگان ديني و اجتماعي فكر و تحقيق كنيد و از آنها پيروي نماييد.

خودتان را بيان كنيدپس از آنكه خشم را احساس كرديد و آن را تحليل نموديد و به اين نتيجه رسيديد كه خشم شما موجه است، درباره نوع رفتاري كه مي خواهيد انجام دهيد فكر كنيد، صبر كنيد و بعد تصميمي عقلاني بگيريد. وقتي خشم شما موجه است، صادقانه مشخص كنيد كه چه احساسي داريد، احساس كينه، عصبانيت، نفرت، انتقام، لذت يا چيز ديگري، هر چه خود و احساس خود را بيشتر بشناسيد، بهتر عمل خواهيد كرد.


برچسب‌ها: کنترل خشم
+ نوشته شده در  دوشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۶ساعت 10:36  توسط زیبا ایرانی  | 

چگونه بر خشم غلبه نماییم؟

سطح تحمل ناكامي در افرادي كه معمولاً زود عصباني مي شوند پايين است، يعني دوست ندارند كه هيچ موضوعي آنها را ناراحت يا آزرده خاطر سازد، آنها به حدي عصباني اند كه هنگام راه رفتن تعادل ندارند وآن قدر آتشين مزاج اند كه اگر موقعيت بر وفق مرادشان نباشد به خاطر كوچك ترين اشتباهي، ديگران را شديدا توبيخ مي كنند. يكي از علل عصبانيت، عوامل ارثي و مسائل فيزيولوژيكي است. گرچه شواهد علمي كافي براي اثبات اين موضوع وجود ندارد، ولي مردها عصباني ترند. برخی از بررسي ها نشان داده اند كه بعضي از كودكان از هنگام تولد تحريك پذير، زود رنج و كج خلق اند و اين علائم از اولين روزهاي بعد از تولد قابل مشاهده است. علل ديگر ممكن است اجتماعي - فرهنگي باشند. عصبانيت غالباً به عنوان يك رفتار منفي تلقي مي شود، مثلاً ياد گرفته ايم كه اضطراب، افسردگي، ترس وديگر هيجانات مان را ابراز كنيم ولي نياموخته ايم در مورد عصبانيت مان با ديگران صحبت كنيم، ياحتي آن را پردازش دروني كنيم در حقيقت ما ياد نگرفته ايم كه چگونه خشم را مديريت كنيم يا آن را در مسیر مناسبي هدایت نماییم.

بعضي از پژوهش ها زمينه خانوادگي را در اين زمينه موثرمي دانند. براي نمونه، افرادي كه به آساني عصباني مي شوند به خانواده هاي آشفته، از هم گسيخته و فاقد مهارت هاي ارتباطي وهيجاني تعلق دارند.

راهكارهاي مقدماتي كنترل خشم

اولين گام براي اداره و كنترل خشم اين است كه باور كنيد مي توانيد اين كار را انجام دهيد. گام دوم خودآگاهي هيجاني ست، يعني بدانيم پيش از اينكه خشمگين شويم، دچار چه احساسي شده ايم تنفر، كينه، دردمندي، اضطراب، خستگي.

براي كنترل اوليه بايد توجه زيادي به حالات و نشانه هاي خشم نمود، علائمي مانند: تغييرات بدني كه قبل و حين خشم در شما رخ مي دهند، براي مثال افزايش ضربان قلب، احساس فشار در سر، احساس داغ شدن، مشت شدن دستها، دندان به هم فشردن، احساس گرفتگي و سفتي عضله در ناحيه شكم، سينه وغيره. نشانه هاي شناختي، يعني افكاري كه شما درباره گذشته، حال و آينده داريد و قبل از احساسات خشم و ناكامي پيدا مي شوند. داشتن فهرستي از اين نشانه ها در مديريت خشم بسيار مفيد است. موقعيت ها، افراد مکان هایی كه شما را خشمگين مي كنند.

مهارخشم با وقفه اندازيحال كه شما نشانه ها و سرنخهاي خشم خود را شناختيد، هرگاه متوجه اين علائم شديد مكثي كنيد و نفس عميقي بكشيد، يك وقفه چند ثانيه اي و نفس عميق مي تواند اثر پايداري بر شما بگذارد. خشمي كه احساس مي كنيد، آنچه كه به خود مي گوييد و آنچه در اثر اين خشم انجام خواهيد داد، تحت تأثير اين وقفه قرار گرفت. قطعا پاسخ فوري كه شما مي دهيد، با پاسخي كه بعد از پانزده ثانيه خواهيد داد، فرق خواهد داشت.

تغيير انديشه خشم آلودنحوه ي اندیشیدن ما با شيوه ي احساس ما مرتبط است، يعني برخي انديشه ها ما را مستعد خشم و ناكامي مي كنند. شيوه هاي رايجي كه برخي افراد قبل از بروز خشم بكار مي گيرند، عبارتند از: توقف كردن روي مسأله ي مشكل آفرين، تمركز روي جنبه هاي منفي، ناچيز شمردن وجوه مثبت، انتظار كمال از خود و ديگران، داشتن نگرش انعطاف ناپذير و تفكر دو قطبي(خوب - بد، سيا ه- سفيد). اين انديشه ها مستعد خشم هستند. تغيير انديشه ي خشم آلود با افکار مثبت متعدد  امكان پذيراست ازجمله: توجه به موقعيت و مشكل از نگاه ديگران، تفکر در باب آنچه مايليد انجام دهيد تامل درباره پيامدهاي احتمالي اعمال خود، قبول اين نكته كه همه خطاپذيرند و جستجوي شيوه هايي كه به كمك آنها مي توان يك موقعيت مشكل زا را به نحو مطلوبي اداره كرد.

ايجادبينش و آگاهي نسبت به توان كنترل خودهرگاه متوجه شديد كه توانسته ايد با يك موقعيت برانگيزنده ي خشم به خوبي مقابله كنيد، يا خشم خود را به شيوه مناسبي ابراز داشته ايد، از خود بپرسيد، من چگونه اين كار را انجام دادم؟ هر فردي نوعي توان و استعداد براي كنترل خشم دارد، توان شما چگونه است؟ روي اين مسأله بسيار تمركز و تمرين كنيد و آن را تقويت كنيد.مثلاً آيا در فلان موقعييت خشم برانگيز بخشيده ايد؟ عفوكرده ايد ؟ گاهي اوقات عفو كساني كه موجب درد و رنج ما شده اند، غيرقابل تصور است. هراس ما ممكن است اين باشد كه گذشت موجب مي شود، رفتار شخص موجه شمرده شود. با خود مي گوييم: چرا من كسي را عفو كنم كه موجب خشم يا رنج شديدي در من شده است.

پاسخ اين است كه ما ديگران را به خاطر خودمان مي بخشيم. وقتي ما كسي را مي بخشيم، به كنترل او روي چگونگي احساس خود پايان مي دهيم. اين هديه اي است كه شما مي توانيد به خود بدهيد، ما به خودمان شانس يك زندگي تازه مي دهيم، زندگي اي كه در آن تنفرهاي كهنه و مزمن جايي ندارند. بنابراين در وهله نخست، عفو هديه به ديگران نيست، بلكه هديه لطفي است كه به خودمان مي كنيم. افراد خوب هم مي توانند تجارب منفي و بد داشته باشند. سو استفاده، بي اعتنايي، بي توجهي و تنگ نظري، همه و همه واقعيتهايي در زندگي ما هستند كه بايست نسبت به آنها آگاهي پيدا كنيم.

تنفر، وقت و انرژي زيادي مي گيردوقت و نيرويي كه تنفر و كينه از شما مي گيرد، مي تواند به مردم و فعاليت هايي اختصاص يابد كه براي شما شادي و رضايت و براي ديگران خدمت و محبت به دنبال آورد. انتخاب عفو براي كنترل خشم وكينه ها به تدريج حاصل مي شود. عجله نداشته باشيد، شما نبايد مادامي كه آماده نيستيد، آن را انتخاب كنيد، اگر موارد كوچك را عفو كنيد، به تدريج ياد خواهيد گرفت كه چگونه خطاهاي بزرگ ديگران را هم ببخشيد. راجع به عفو بزرگان ديني و اجتماعي فكر و تحقيق كنيد و از آنها پيروي نماييد.

خودتان را بيان كنيدپس از آنكه خشم را احساس كرديد و آن را تحليل نموديد و به اين نتيجه رسيديد كه خشم شما موجه است، درباره نوع رفتاري كه مي خواهيد انجام دهيد فكر كنيد، صبر كنيد و بعد تصميمي عقلاني بگيريد. وقتي خشم شما موجه است، صادقانه مشخص كنيد كه چه احساسي داريد، احساس كينه، عصبانيت، نفرت، انتقام، لذت يا چيز ديگري، هر چه خود و احساس خود را بيشتر بشناسيد، بهتر عمل خواهيد كرد.


برچسب‌ها: کنترل خشم
+ نوشته شده در  دوشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۶ساعت 10:36  توسط زیبا ایرانی  | 

روش های کاهش خشم

آرمیدگی: روش هاي ساده ي آرميدگي مثل تنفس عميق و آرام سازي ذهني مي توانند به شما دركاهش احساس عصبانيت كمك كنند. به عنوان مثال مي توانيد در وضعيت راحتي دراز بكشيد، چشمانتان را ببنديد، تمام ماهيچه هاي خود را به حالت آرميدگي در آوريد. اين كار را از پاها شروع كنيد و ادامه دهيد تا تمام ماهيچه هايتان به آرميدگي برسند. آنگاه از راه بيني نفس بكشيد ( به تنفس خود توجه كنيد)، به بازدم خود نيز توجه كنيد، اين كار را بيست دقيقه ادامه دهيد، سعي كنيد فقط صداي نفس كشيدنتان را بشنويد.

براي رسيدن به آرميدگي مي توانيد در حالي كه در وضعيت راحتي دراز كشيده ايد يك كلمه را مكرراً تكرار كنيد، مثلاً بگوييد: آرام باش، سخت نگير و امثال آن. روش ديگر براي آرام سازي استفاده از تصوير سازي ذهني است. براي اين منظور يك صحنه يا تجربه ي زيبا و آرامش بخش را مجسم كنيد و فقط به آن فكر كنيد و اجازه ندهيد هيچ فكر ديگري به ذهن شما وارد شود تا بدين وسيله به آرميدگي دست پيدا كنيد.

اين تمرين ها مي توانند عضلات شما را به آرامش برسانند و احساس آرامش شما را بيشتر كنند. اين تمرين ها را هر روز بايد انجام داد. بايد ياد بگيريد هر زماني كه در وضعيت تنش زا قرار مي گيريد به طور خودكار از اين تكنيك ها استفاده كنيد(قره چه داغی، 1380).

بازسازي شناختي: منظور از بازسازي شناختي اين است كه هر انساني مي تواند كه افكارش را تغيير دهد، درست مثل وقتي كه كانال هاي تلويزيون را عوض مي كنيم تا به برنامه دلخواه برسيم. مردم عصباني تمايل دارند كه با صداي بلند حرف بزنند و ناسزا بگويند، به گونه اي كه افكار دروني خود را منعكس كنند. موقعي كه عصباني هستيد، افكارتان می توانند خیلی اغراق امیز و غمناک باشند. تلاش كنيد به جاي اين ها افكاري را كه مبثت تر ومنطقي ترند جايگزين كنيد.

مسئله گشايي: بعضي اوقات ناكامي و به دنبال آن عصبي شدن، ناشي از مسائل واقعي و غيرقابل اجتناب زندگي است. دراين حالت عصبانيت نابجا نبوده، بلكه پاسخي طبيعي به مشكلات است هر مشكلي راه حلي دارد ولی ما غالبا نمی توانیم راه حل را پيدا كنيم. هميشه بهترين كار يافتن راه حل نيست، بلكه بهتر اين است كه بدانيد چگونه بايد با مسئله روبه رو شويد.

ورزش: ورزش، مخصوصاً درفضاي باز، نه تنها سلامت جسمي را بهبود مي بخشد، بلكه به تسكين اعصاب و سلامت رواني نيز كمك مي رساند. ورزش در فضاي باز مثل پياده روي، دويدن، نرمش، شنا، فوتبال، سبب مصرف زياد و مداوم اكسيژن مي شود، خصوصاً اگر در فضاي سبز و مناطق كوهستاني انجام شود. ورزش مداوم سبب سلامت قلب و عروق، كاهش چربي بدن، تناسب بدن و از بين رفتن غم، افسردگي و اضطراب است، همچنين باعث افزايش عزت نفس، شادي، سرزندگي فرد و افزايش خود کنترلی  رفتار می شود.

شوخ طبعي: شوخ طبعي از طرق مختلفي مي تواند موجب كاهش خشم شود. زماني كه عصباني هستيد اطرافيان را با الفاظ بد خطاب مي كنيد. اين كار را متوقف كنيد و در نظر داشته باشيد كه مي شود از كلمات و جملات طنزآلود، كنايه آميز و خوشايند استفاده كرد. شوخ طبعي بار مشكلات ما را سبك مي كند، باعث خوش بيني مي شود و به ما كمك مي كند، شرايط استرس زا را بهتر تحمل كنيم. شوخ طبعي نه تنها روحيه ما و اطرافيان را شاد مي كند، بلكه باعث افزايش انرژي و توان، براي حل مشكلات و برخورد با مسائل مي شود.

اجتناب: از هر عاملي كه عصبانيت شما را بر مي انگيزد، پرهيز كنيد. نگوييد كه چون من عصباني مي شوم، بچه ام بايد اتاقش را مرتب کند. اين درست نيست، درست اين است كه خودتان را آرام كنيد. براي رهايي از دردسرهاي ترافيك يا بايد مسير روزانه تردد خود را تغيير دهيد، يا از اتوبوس و مترو استفاده كنيد، در غير اين صورت بايد خود را به دست ترافيك بسپاريد.

تغييرمحيط: بعضي از اوقات عوامل محيطي - اجتماعي محرك عصبانيت و ناراحتي ما هستند. در اين گونه موارد تنها راه حل مشكل، تغيير محيط است. مثلاً فرد درون گرايي كه به عنوان مسئول روابط عمومي سازمان يا اداره اي مشغول به كارشده است، بايد مسئوليت و محيط كارش را تغيير دهد. يا راه حل اساسي فردي كه به كشوري مهاجرت كرده، و بين آن كشور و موطنش هيچ همخواني فرهنگي وجود ندارد و اين موضوع پيوسته او را به رنج مي اندازد، بازگشت به كشور خويش است.

ارتباط بهتر: افراد خشمگين تمايل دارند كه زود به نتیجه برسند. این عجول بودن برای رسیدن به هدف می تواند، در یک گفتگو منجر به برداشتي سطحي و غلط از منظور گوينده شود و در نتيجه مشكل زا باشد. براي ارتباط بهتر لازم است قبل از پاسخ به دقت به آنچه شنيده ايم گوش دهيم وآن را تفسير كنيم و فكرمان را بر پاسخ ها متمركز كنيم، پيش از اين اشاره كرديم پاسخي را كه سريع به يك محرك مي دهيد با پاسخي كه بعد از چند ثانيه تأمل خواهيد داد تفاوتي زياد خواهد داشت. چه بسا اين چند لحظه فكر كردن ما را به اين نتيجه برساند كه حرف هاي طرف مقابل معنايي غير از برداشت اوليه ما داشته، و بدين ترتيب منظور او را بهتر درك كنيم.

زمان بندي: انسان هميشه دريك وضعيت و حالت روحی- رواني ثابت نيست. بعضي از افراد صبح ها سرحال و پرانرژي اند وعصرها خسته به همين علت عصرها و شب ها ممكن است سطح تحمل شان بسيار پايين باشد وآماده ي عصباني شدن باشند.دراين گونه موارد بهتر است موضوعات ومسائل حساس بحث برانگیز در ساعاتي طرح شوند كه زمان مناسبي، براي آن افراد است. مثلاً شب هنگام، زماني كه همسرتان موضوع بحث برانگيزي را طرح مي كند ممكن است كه با او دعوا كنيد، بهتر است طرح اين گونه موضوعات را به زمان ديگري موكول كنيد تا صحبت هايتان منجر به بحث و جدل نشود. بنابراين مسائل بايد در زمان مناسب طرح شوند تا نتيجه بخش باشند.


برچسب‌ها: کنترل خشم
+ نوشته شده در  دوشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۶ساعت 10:34  توسط زیبا ایرانی  |